یکشنبه ۷ دی ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۶
سِیری در سیره امیرالمؤمنین علی(ع) و فضایل والدین حضرت

حوزه / حجت الاسلام و المسلمین احمدی منش گفت: امیرالمؤمنین علی(ع) در همان دوران کودکی با قلب حسّاس و دیده نافذ و گوش شنوا، چیزهایی را می‌دیدند و اصواتی را می‌شنیدند که برای مردم عادّی ممکن نبود.

حجت الاسلام و المسلمین اسماعیل احمدی منش در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در ساری با تبریک به مناسبت سالروز ولادت امیرالمؤمنین علی (ع) اظهار داشت: حضرت (ع) در ۱۳ رجب، سال ۳۰ عام الفیل در داخل کعبه به دنیا آمدند؛ این امر، منحصر در امیرالمؤمنین علی (ع) است و در تاریخ، نمونه دیگری برای آن سراغ نداریم؛ این امر را هم کتاب کافی و الارشاد ذکر کرده است؛ در کتاب الغدیر می بینیم که علامه امینی ولادت امام علی(ع) در خانه کعبه را در از بیش از ۵۰ کتاب شیعه و بیش از ۲۰ کتاب اهل سنت ذکر کرده است و این افتخار، منحصر برای امیرالمؤمنین علی(ع) است.

وی افزود: در این باره از امیرالمؤمنین علی(ع) روایت داریم که حضرت مریم (س) که در بیت المقدس بود، وقتی زمان ولادت فرزند فرا رسید، آن حضرت شنید که کسی به ایشان می گوید: از اینجا خارج شد؛ چرا که اینجا خانه عبادت است و نه خانه ولادت؛ اما من مادرم، فاطمه بنت اسد است؛ آن بانویی که وقتی نزدیک وضع حمل او شد، داخل مسجد الحرام بود؛ دیوار کعبه باز شد و شنید که کسی به او می گوید: وارد شو و او وارد خانه کعبه شد و من در خانه کعبه متولد شدم و هیچ کس غیر از من چنین فضیلتی را ندارد، چه قبل از من و چه بعد از من. «... ثم قال: أنت أفضل أم عیسی بن مریم؟ قال علی: عیسی کانت أمه فی بیت المقدس فلما جاء وقت ولادتها سمعت قائلاً یقول: أخرجی، هذا بیت العبادة لا بیت الولادة، و أنا أمی فاطمة بنت أسد لما قرب وضع حملها کانت فی الحرم فانشق حائط الکعبة و سمعت قائلاً یقول: أدخلی فدخلت فی وسط البیت، و أنا ولدت فیه، و لیس لأحد هذه الفضیلة، لا قبلی و لا بعدی» (الانوار النعمانیة، ج ۱، ص۲۷، اللمعة البیضاء ص۲۲۰)

وی تصریح کرد: از دیگر فضایل امیرالمؤمنین علی (ع) آن است که حضرت (ع) تربیت شده رسول مکرم خدا (ص) هستند. در حدیث شریفی از پیامبر (ص) می خوانیم: من تربیت شده خدا هستم و علی تربیت شده من است. «رسول خدا (ص) فرمود: «اَنَا اَدیبُ اللّهِ وَ عَلِیٌّ اَدیبی» (مکارم الاخلاق، ج ۱، ص ۵۱، حدیث ۱۹، و منتخب میزان الحکمه، ص ۴۹۵)

استاد حوزه علمیه ابراز کرد: وقتی فرشته وحی برای نخستین بار در غار حراء بر حضرت محمّد (ص) نازل شد و ایشان را به مقام رسالت مفتخر ساخت، علی (ع) در کنار آن حضرت بودند و آن روز از همان ماهی بود که حضرت محمّد (ص) برای عبادت به غار حراء می ‌رفت.

وی تأکید کرد: حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در «خطبه قاصعه» در این باره می‌ فرماید: «وَ لَقَدْ کْانَ یجْاوِرُ فی کُلِّ سِنَةٍ بِحِراء، فأراهُ. لایراهُ غیری... وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّیطن حینَ نُزُولِ الْوَحْی عَلَیهِ، فَقُلْتُ یا رَسُولَ اللَّه ما هذِهِ الرَّنَّة؟ فَقالَ: هذا الشَّیطانُ قَدْ أیسَ مِنْ عِبادَتِهِ، اِنَّکَ تَسْمَعُ ما اَسْمزعْ وَتَری ما أری، اِلاَّ أنَّکَ لَسْتَ بِنَبِی وَ لکَنَّکَ لَوَزیرٌ وَ اِنَّکَ لَعَلی خَیرٍ. ؛ پیامبر (ص) هر سال در غار حراء به عبادت می‌ پرداخت و جز من کسی او را نمی‌ دید...، هنگامی که وحی بر آن حضرت نازل شد، صدای ناله شیطان را شنیدم. به رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم عرض کردم: این ناله چیست؟ فرمود: این ناله شیطان است و علّت ناله اش این است که او از اینکه در روی زمین اطاعت شود، ناامید گشته است. آنچه را من می‌شنوم تو نیز می‌شنوی و آنچه را که می ‌بینم تو نیز می ‌بینی، جز اینکه تو پیامبر نیستی، بلکه وزیر (من) و بر خیر و نیکی هستی.» (خطبه ۱۲۱: ۱۹۲ نهج ‌البلاغه معجم ‌المفهرس محمد دشتی.)

وی افزود: این گفتار گرچه می‌ تواند مربوط به عبادت پیامبر (ص) در حراء در دوران پس از رسالت باشد، ولی قرائن گذشته و اینکه عبادت پیامبر در حراء غالباً قبل از رسالت بوده است، نشان می‌دهد که این گفتار مربوط به دوران قبل از رسالت پیامبر (ص) است که سبب شد در همان دوران کودکی با قلب حسّاس و دیده نافذ و گوش شنوا، چیزهایی را ببیند و اصواتی را بشنود که برای مردم عادّی ممکن نبود.

حجت الاسلام و المسلمین احمدی منش خاطرنشان کرد: ابن‌ابی‌الحدید معتزلی در شرح نهج‌ البلاغه می‌ نویسد: «در کتب صحاح روایت شده که وقتی جبرئیل برای نخستین بار بر پیامبر (ص) نازل گردید و ایشان را به مقام رسالت مفتخر ساخت، علی (ع) در کنار پیامبر اسلام بود». (ابن ابی الحدید شرح نهج‌البلاغه ج ۱۳ ص ۲۰۸)

وی اضافه کرد: از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: علی (ع) پیش از رسالت پیامبر اسلام (ص) همراه آن حضرت نور نبوّت را می‌ دید و صدای فرشته را می ‌شنید.

استاد حوزه علمیه یادآور شد: پیامبر اسلام (ص) به امام علی(ع) فرمود: اگر من خاتم پیامبران نبودم، تو شایستگی مقام نبوّت را داشتی ولی تو وصی و وارث من، سرور اوصیاء و پیشوای پرهیزگاران می‌ باشی.

حجت الاسلام و المسلمین احمدی منش خاطرنشان کرد: جرج جرداق مسیحی در کتاب خود، «علیّ صوت العدالة الانسانیه» می نویسد: در زمانی که قریش به بت ها سجده می کردند، علی (ع) به خدای کعبه سجده می کرد.

وی اظهار کرد: درباره عظمت پدر بزرگوار حضرت (ع)، جناب ابوطالب سخن بسیار است؛ از لحظه ای که کار رسول خدا (ص) برای نبوت شروع شد، ابوطالب در کنار حضرت بود و تا آخر عمرش این حمایت را ادامه داد و یاور حضرت رسول بود.

استاد حوزه بیان کرد: متأسفانه بودند انسان های لجوجی که به حضرت ابوطالب اتهام کفر زدند؛ اما ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه می نویسد یکی از علمای شیعه کتابی را در فضیلت ابوطالب نوشت و به من داد تا برای آن تقریری بنویسم؛ من به جای آن، اشعاری نوشتم که ۷ بیت بود. برخی از آنها را اینجا نقل می کنم. اگر ابوطالب و فرزند او علی (ع) نبود، هرگز دین، قد راست نمی کرد؛ ابوطالب در مکه پیامبر (ص) را پناه داد و حمایت کرد و فرزندش علی (ع) در یثرب، در گرداب های مرگ به خاطر پیامبر (ص) فرو رفت.

«و صنف بعض الطالبیین فی هذا العصر کتابا فی إسلام أبی طالب و بعثه إلی و سألنی أن أکتب علیه بخطی نظما أو نثرا أشهد فیه بصحة ذلک و بوثاقة الأدلة علیه فتحرجت أن أحکم بذلک حکما قاطعا لما عندی من التوقف فیه و لم أستجز أن أقعد عن تعظیم أبی طالب فإنی أعلم أنه لولاه لما قامت للإسلام دعامة و أعلم أن حقه واجب علی کل مسلم فی الدنیا إلی أن تقوم الساعة فکتبت علی ظاهر المجلد

و لو لا أبو طالب و ابنه ... لما مثل الدین شخصا فقاما

فذاک بمکة آوی و حامی ... و هذا بیثرب جس الحماما

تکفل عبد مناف بأمر ... و أودی فکان علی تماما

فقل فی ثبیر مضی بعد ما ... قضی ما قضاه و أبقی شماما

فلله ذا فاتحا للهدی ... و لله ذا للمعالی ختاما

و ما ضر مجد أبی طالب ... جهول لغا أو بصیر تعامی‌

کما لا یضر إیاة الصباح ... من ظن ضوء النهار الظلاما.

فوفیته حقه من التعظیم و الإجلال و لم أجزم بأمر عندی فیه وقفة» (شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج ‌۱۴، ص: ۸۳)

فضیلت مادرِ امیر المؤمنین علی(ع)

حجت الاسلام و المسلمین احمدی منش خاطرنشان کرد: روزی علی بن ابی طالب (ع) گریه کنان خدمت پیامبر (ص) رسید و عرض کرد: «انا لله و انا الیه راجعون» حضرت فرمود: آرام باش علی! چه شده؟ علی (ع) گفت: ای پیامبر خدا مادرم از دنیا رفته است، پیامبر (ص) گریه کرد و فرمود: خدا رحمت کند مادرت را، اگر او مادر تو بود مادر من هم بود، این عمامه و این پیراهن مرا بگیر و با آنها کفنش کن و به زن ها بگو غسل او را به خوبی انجام دهند و جنازه اش را (برای نماز و دفن) خارج نکنند تا من بیایم که کار او با من است. پیامبر (ص) پس از ساعتی بر جنازه او حاضر شد، بر او نمازی خواند که همانند آن را بر هیچ مرده ای نخوانده بود، پس از آن بر او ۴۰ تکبیر گفت. سپس در قبر او وارد شد و در آن آرام و بی صدا دراز کشید. بعد از آن پیامبر خطاب به امیر المومنین علی(ع) و امام حسن (ع) فرمود: ای علی! ای حسن! داخل قبر شوید.

آنگاه پیامبر نزد سر فاطمه (بنت اسد) قرار گرفت و فرمود: ای فاطمه! من محمد آقای فرزندان آدم هستم، هنگامی که دو فرشته نکیر و منکر آمدند و از پروردگارت پرسیدند، پاسخ داده بگو: الله پروردگار من است، محمد پیامبر من، اسلام دین من، قرآن کتابم و پسرم امام و ولی من است. سپس عرض کرد: خدایا! فاطمه را بر گفتار حق ثابت بدار. آنگاه پیامبر از قبر بیرون آمد چند مشت خاک بر قبر او پاشید و دو دست خود را برهم زده، تکان داد و فرمود: به خدا قسم که فاطمه صدای دو دست مرا شنید.

عمار یاسر عرض کرد: پدر و مادرم قربانت ای رسول خدا! نمازی بر او خواندید که پیش از او بر کسی نخوانده بودید، پیامبر (ص) فرمود: ای عمار او لایق آن بود، ابوطالب از او فرزندان بسیاری داشت و مال و ثروت آنها فراوان و مال و ثروت ما کم بود، او مرا سیر می کرد و آنها را گرسنه نگه می داشت، قبل از آنها مرا می پوشاند و بهتر از آنها مرا می آراست.

عرض کرد: ای پیامبر خدا! چرا برای او ۴۰ تکبیر گفتید؟ فرمود: ای عمار! به سمت راست خود نگاه کردم دیدم ۴۰ صف از فرشتگان ایستاده بودند، از این رو برای هر صف تکبیری گفتم. عرض کرد: علت دراز کشیدن شما در قبر او بدون اینکه حرکت و صدایی داشته باشید چه بود؟ فرمود: روز قیامت همه برهنه محشور می شوند، من پیوسته از خدا خواستم او را پوشیده بر انگیزاند و سوگند به خدایی که جان محمد در دست او است! از قبر بیرون نشدم تا اینکه دیدم چراغ هایی از نور بالای سر، و پیش روی او و پایین پای او روشن شد و دو فرشته موکل بر قبر او شدند که تا روز قیامت برایش آمرزش بجویند. (امالی صدوق، مجلس ۵۱، حدیث ۱۴)

انتهای پیام. /

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha